سهم بهاندازه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود اندازه دادن، تقسیم کردن، بهره دادن، سهیم کردن، تسهیم کردن سهم داشتن، سهیم شدن
سهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، بهره، سرانه، مایه، قسمت، حصه، میراث سهمیه، جیره، کوپن، بُن، بهابرگ تکه، بخش (قسمت)، جزء قاچ، پُرس، لپه، نیمه، نصفه عضو حقالشرکه
حَدّفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ّ، غایت، نهایت، اندازه، مرز، ساحل، کناره، انتها حدود، حریم، کنار، آستانه محدودیت تعریف، تعیین مرز، مرزبندی، نشانگذاری مرز، دیوارکشی، محوطهسازی، تع
مقدار محدودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دود، حداقل، حداکثر، ماکزیمم، سقف، غایت، حد حد نصاب، حضور سنجش، اندازهگیری، توزین کوپن، تکه، سهم مشت، خروار، وجب محتوا، محتویات، مظروف توده، مقدار ز
سهم بهاندازه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود اندازه دادن، تقسیم کردن، بهره دادن، سهیم کردن، تسهیم کردن سهم داشتن، سهیم شدن
گیاهان داروییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سه پستان، سنجد، گل گاوزبان، آویشن، رازیانه، انیسون، بادیان رومی، بادیانه، استوقودوس(اسطوخودوس)، بادرنجبویه، بلادون، بلادر، اوتپر، مازو، مامیران، اف
محدودیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد یت، سهم معین، تعیینسهم، تسهیم محدود نمودن، تحدید کوچکی حبس، بازداشت