آسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ن، سهل، راحت، ساده، میسر، عملی، قابلاجرا، بلامانع خوار بیرنج، بیتعب، سَبُک، بدون اشکال، بدونزحمت قابلاجرا، قابل تقلید، قابل
[صفت] سادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اده، بسیط، صِرف، مجرد، محض، مطلق، یگانه کلی اولیه، ذاتی عور، بیزینت و زیور، برهنه، فارغ، تهی، خالی فاقد، عاری، منها شده سهل، آسان بیتکلف، سادهلوح
کار سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) انع، راه صعبالعبور، اعمال شاقه، امتحان، آزمایش، مسئله، معضل، معما هفتخوان رستم، شقالقمر، مأموریت پیچیده، مأموریت غیرممکن، سهل