سند مالکیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته سند ثبتی، بنچاق، قباله، سند محضری، منگولهدار، برگه، قولنامه، انتقالنامه، قرارداد، مدرک وثیقه، گرویی، گروگان، چک سفیدامضا اعتبارنا
سند حسابداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی حسابداری، سند، سندروزنامه اجزای سند: آرتیکل، شرح سند، حساب، کدحساب، شمارۀ (کُد) حساب، مبلغ، ریزمبلغ، جزئیات، تفکیک رقم، مبلغ بدهکار، مبلغ بس
سبدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام زنبیل، ساک، کیسه▲ طبق، خوانچه، تبگ، سینی، شانه گهواره، ننو، قنداق، قنداقه، تخت نوزاد، تختخواب بچه سبدحصیری، حصیر، سبد لباس سبد دستهدار، ساک، کی
سنگ معدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دن، سنگ آهن، ذغال سنگ، بُکسیت، سایر سنگها کانیها▲، صخره معدنشناسی، سنگهای آذرین (ماگمایی، آتشفشانی): گرانیت، بازالت، ماگما، سنگهای رسوبی: رسوب
سند مالکیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته سند ثبتی، بنچاق، قباله، سند محضری، منگولهدار، برگه، قولنامه، انتقالنامه، قرارداد، مدرک وثیقه، گرویی، گروگان، چک سفیدامضا اعتبارنا
سند حسابداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی حسابداری، سند، سندروزنامه اجزای سند: آرتیکل، شرح سند، حساب، کدحساب، شمارۀ (کُد) حساب، مبلغ، ریزمبلغ، جزئیات، تفکیک رقم، مبلغ بدهکار، مبلغ بس
بدونحقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سند، فاقدصلاحیت، ناشایسته، ناسزاوار، لغو شده، ملغی، ضبط شده، ناحق، مسخر، مسروقه، دزدیدهشده سلبشده
مدرکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال مدرک، سند، مدارک، حقایق، اطلاعات اُفته، رویه، مورد، حُکم پیشین دلایل، مبانی، اظهارات شفاهی، اقاریر، اطلاع، شهادت▼ دلیل، حجت، آیت، آیه، اثبا
دلیل آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال دلیل آوردن، مدرک آوردن، چیزیراسندومدرک قرار دادن، اتخاذ سند کردن نشان داشتن، نمودن احتمال دادن دلالت کردن بر، استدلال کردن، اشاره داشتن