دریانوردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نورد، ناوی، ملوان، ملاح، ناخدا، کاپیتان، خدمه دریایی، قایقران، بلمران سندباد بحری دریابان، دریادار، نظامیدریایی، ناوی غواص
چیز تیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ِ تیز: خار، دندان، تیغ، قلاب، خلال، نیش، دندانه، دنده، نوک، قله قیچی، اره میخ، سوزن (تهگرد)، پونس (پونز)، سنجاق، قفل مته، دریل، سوراخکننده جوجهتیغ
سرعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، تندی، چابکی، چستی، چالاکی، ویراژ، تک، دو، شتاب▼ آهنگ، حرکت، شدت سرعتسنج، کیلومترشمار، کیلومتر درساعت سرعت نور، سرعت صوت، ماخ، سرعت مافوق صوت عجله