سمساریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، بنگاه رهنی، گروگیر، بانک رهنی، ~ کارگشایی صرافی سمسار، مرتهن، صراف
سمساریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، بنگاه رهنی، گروگیر، بانک رهنی، ~ کارگشایی صرافی سمسار، مرتهن، صراف
درستکار بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ستکار بودن، امین (امانتدار،...) بودن، ازخود امانت نشان دادن، پرهیزگار بودن، راست گفتن، عادل بودن
ظالمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گو، ستمگر، ستمکار، ستم‌پیشه، بیدادگر، مستبد، غاصب استثمارگر، زالو، زالوصفت
لاابالی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود لی بودن، به‌خواب رفتن، کشیکرا رها کردن، اهمال کردن سست بودن، سرکار (هنگام کار) به‌خواب رفتن، خوابیدن عار داشتن، اکراه داشتن گیر افتا
