سازهای زهی (رشتهای)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زهی (رشتهای)، کمانچه، ویلن، ویولنسل، ویولا، کنترباس عود، گیتار، ماندولین چنگ، هارپ، قانون تار▼، سهتار سیتار سازهای مضرابی آرشه
سازهای بادی چوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چوبی، باسون، کلارینت، نی، نای، فلوت، سرنا، اوبوا، قرنی، رکوردر ارگ، ارگانون سوت، سازدهنی لولۀ بادی بالابان، غوشه آژیر
سازهای بادی برنجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی برنجی، شیپور فرانسوی، ترومبون، توبا، شیپور، ترومپت، ساکسوفون، کورنت، هورن (شیپور)فرانسوی، بوق، ناقور
سازهای کوبشی (ضربهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وبهای، ضربی)، طبل، دهل، تمبک (تنبک)، ضرب، تیمپانی، گزیلوفون (کسیلوفون)، زنگ، مثلث، دایره، گونگ، سنج، گلوکنشیپل، ویبرافون، ایدیوفون، میلههای چو
سازها - سایر: سینتسایزرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سایر: سینتسایزر، کیبورد، آکاردئون، الکتروفون، سازدهنی، ملودیکا
ساختگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه سمهای، اختراعی، مجعول، الکی، تخمی، شبیهساخته، بدلی، تقلیدی فریبنده دروغین، تقلبی، کاذب، جعلی، قلابی مندرآوردی، دروغی غیرواقعی بیاساس، بدون اصل،
سازهای زهی (رشتهای)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زهی (رشتهای)، کمانچه، ویلن، ویولنسل، ویولا، کنترباس عود، گیتار، ماندولین چنگ، هارپ، قانون تار▼، سهتار سیتار سازهای مضرابی آرشه
سازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ز، وسیلۀ موسیقی، سازهای زهی، بادی، چوبی، برنجی، کوبشی▼ ارکستر، موسیقیدان نوازندگی، اجرا 725 ◄ موسیقی وسایلمربوط بهنوازندگی: آرشه، مترونوم، مضر
قطعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، یدکی، زاپاس، قلم، آیتم، جزء سازا، جزء سازنده، جزء عامل، عوامل ◄ تأثیر متعلقات، وجوه یکی از، عضو عنصر، مادۀ ترکیبی، مواد متشکله، جزء ترکیبی، افزود