اقتدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام قتدار، قدرت سیاسی، فره، قدرت قانونی، اتوریته، ولایت رهبری، هژمونی، مدیریت، حاکمیت، حکمرانی▼ سلطنت، پادشاهی، امپراطوری، فرۀ ایزدی، ظل خد
زیباییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بایی، خوشگلی، قشنگی، خوبرویی، حُسن، جمال، کمال جلال، هیبت، شکوه، تجمل، جبروت، احتشام، عظمت، بزرگی، سطوت ◄ اقتدار خوشاندامی، خوشهیکلی، خوش
ارعابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تخویف، مرعوبکردن، تشر، ابهت، هیبت، ترساندن، بیم دادن، بازداشتن، تهدید، اخطار، مجازات چیز مرعوبکننده: نهیب، فریاد، آژیر ◄ صدای بلند، علامت خ
احترامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، عزت، رعایت، ارادت، ملاحظه، پاسداری، اعتزاز، خوشامد، اعتباردادن، ادب، نوکری تکریم، عزیزداشتن، عشق آستان بوسی تجلیل، نگاهداشت ایجادکنندۀ احترام
ثروتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ت، دولت، تمول، دارایی، مال، مکنت، نعمت، هستی سرمایه، دستمایه، مایه توانگری، ثروتمند بودن، غنا، استطاعت، بضاعت، تمکین، توانایی مالی ثروتاندو