تغییرپذیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ری، عدم ثبات، ناپایداری، بیثباتی، استعداد تغییر، کشوواکش، تشنج، بیقاعدگی، بینظمی، سرگردانی، نااستواری، عدم تعادل، عدم توازن، نابرابری عدم استحک
کوچکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ده، مهاجر، آواره، سرگردان، پناهنده، جنگزده ولگرد، شخصتنبل اجنبی، بیگانه، خارجی فراری، آدم گریزپای گدا، آدم فقیر ایل، عشایر، اهالی بومی ایلیاتی، کوچ
شخص فراریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ری، پناهجو، آواره، جنگزده، سرگردان، پناهنده آوارگان فلسطینی ازوطن دورافتاده، خارجی
پریشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شفته:] پریش، مغشوش، سردرگم، دستپاچه، نامرتب، پریشان خیال، سرگشته، گیج، مستغرق، مجذوب، رویایی، حواسپرت مضطرب، سرگشته، شیدا، سرگردان، حیران، متحیر، ه
بیثباتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر متزلزل، لرزان، لق، متناوب، نامنظم، غیرقابلپیشبینی، بدون تعادل بیقرار، بیآرام، ناراحت، بیریشه، آواره، دربهدر، ولگرد، خانهبهدوش، سرگردان توفا