بیهدفیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت فقدانِ جهت، سرگردانی، پریشانی، گمگشتگی، سردرگمی، آوارگی بیثباتی عضو حزبِ باد
تغییرپذیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ری، عدم ثبات، ناپایداری، بیثباتی، استعداد تغییر، کشوواکش، تشنج، بیقاعدگی، بینظمی، سرگردانی، نااستواری، عدم تعادل، عدم توازن، نابرابری عدم استحک
بیثباتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یثباتی، بوالهوسی، تغییر عقیده▼، تجدید نظر، ازگذشتهبریدن، توبه نادرستی، فقدانوظیفه، خیانت، فرقهگرایی چشمپوشی تناقضگويى، فقدانمسئولیت،