سرپیچیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ی، سرکشی، نافرمانی، عدم اطاعت، تمرد، گردنکشی، عصیان، عدم تمایل، اکراه، اعلان جنگ ایستادگی، ضدیت، بدقولی، پیمانشکنی اجتناب، اعراض، عدو
سرپیچی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ردن، اطاعت نکردن، ازدستور کسی سر باززدن، نافرمانی کردن، تمرد کردن، مقاومت کردن، عصیان کردن، روگردانیدن، روی برگرداندن، اعراض کردن، سرپی
عدم رعایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته دم رعایت، بیقیدوبندی، بیتفاوتی، هرجومرج، بیدقتی، غفلت عدمتطبیق پا فراتر گذاشتن، سرپیچی نادرستی، تخلف، قانونشکنی وفا نکردن بهتع
عدم تطبیقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم تطبیق، عدم پیروی، عصیان، طغیان، انحراف، کجروی، عدول، سرپیچی ناسازگاری مغایرت بیرونی بودن بدعت مخالفت، نظرمخالف عدم رعایت آزادی بیقاعدگی، خلاف قانون
بیقانونیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات نونی، تجاسر، تمرد، سرپیچی فقدان قانون، بینظمی، موج جنایت، آنارشیسم، هرجومرج، لینچ، غارت، غصب، استبداد، زور هیچگرایی، هیچانگاری، نیهیلیسم
فرقهگراییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب گرایی، جداییطلبی، کنارهگیری، انحصارطلبی، تعصب، مناقشه، سرپیچی، اختلاف نظر، نظر مخالف، بیثباتی دودستگی، تشتت، تفرقه، تشتت آرا، پراکندگی، تفرق، تنو