سترونیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سترونی، نابارآوری، ناباروری، نازایی قحطی ◄ اضطرار استریلیزاسیون، سترون کردن ◄ پیشگیری یائسگی
سترون بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ترون بودن، بیحاصل بودن، عقیمبودن، نزاییدن، نازا بودن، اجاق کسی کور بودن (ماندن)
سترونیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سترونی، نابارآوری، ناباروری، نازایی قحطی ◄ اضطرار استریلیزاسیون، سترون کردن ◄ پیشگیری یائسگی
بهداشتی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بهداشتی کردن، استرلیزه کردن، سترون کردن، پاستوریزه کردن تلقیح کردن قرنطینه کردن، منزوی کردن نظافت کردن، پاک کردن
بیثمرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] بیثمر، خشک، بیحاصل سترون، نازا، نابارور، عقیم، مقطوعالنسل، اخته، خنثا، خواجه استریل، پاستوریزه نابرومند، ناشکوفا
ساختمان بلندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد لند، مناره، ستون، برج، ارک (ارگ)، قلعه، بارو، آتشگاه اهرام، برج ایفل، آسمانخراش آنتن، دکل، ابرقارچی چیز بلند: نردبان، نیزه، خدنگ، کوه▲