سرودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دن، سراییدن، آهنگساختن، آهنگ‌سازی کردن، تنظیم کردن، ساختن، آفریدن، تولید کردن تألیف کردن، نوشتن شعر گفتن
قطعۀ موسیقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، سروده، اثر، اپوس، کار، همراهی، آلبوم، آهنگ، متن ترانه ◄ موسیقی آوازی▼ سونات، اورتور، واریاسیون، سمفونی، کنسرتو، کنسرتو گروسو، کانتاتا، اپرا ا
شاعرانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فت] شاعرانه منظوم، به‌شعر، سروده، مدرج، مرصع، مقفا سراینده، متخلص، غزل‌پرداز، نوپرداز، بدیهه‌سرا قافیه‌سنج افسانه‌گوی،
شعرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه سرود، ترانه، چکامه، نثر مسجع، الفیه، بهاریه، مثلثات، مدحیه، مدیحه، مرثیه، ترکیب‌بند، عروض▼ ترانه، تصنیف دیوان، دیوان ش
موسیقی آوازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی پرا، ترانه، سرود، آواز، آهنگ، نغمه، ساز، سازوآواز، سازونواز، ترانۀ محلی، لالایی، تصنیف، همراهی ترجیع، مرصع‌خوانی تحریر، غلت، انواع تحریر، بلبلی،
نیکوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] نیکو، خوب، برتر ستوده، پسندیده، حسنه، خوش، مستحسن، نکو، نیک، نیکو بزرگ، سلطنتی، شریف، والا، پرهیزگار خوشبخت، خرسند باکلاس هژیر، بر، به بی‌گ
