سرطانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ور، غده، رشدسرطانی، تومور خوشخیم، سرطان پوست، ملانوم، سرطان معده، ...
مبتلا بهمرض مشخصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مشخص، مسلول، مسموم، کمخون، فلج، افلیج، سرطانی، علیل، معلول، مارگزیده، یبس، مصروع هار
منطقهالبروجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام البروج، بروج دوازدهگانه، دوازده صورت فلکی ویژه (برج)، استوای کرۀ سماوی، افلاک▲ حَمَل (برّه)، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جُ
خسرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی سران، فقدان، باخت، ازدست دادن، زیان دیدن، تضییع رکود، کساد بازار، عدم فروش، جنس بهفروشنرفته، بادکرده آش نخورده و دهن سوخته گمگشتن
آخرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، پایان▲ سرانجام، عاقبت، فرجام، نتیجه، اختتام، کامل بودن اجل، مرگ آخرت، قیامت، محشر ◄ معاد [◄ اصول دین 973]، تقدیر آخرالزمان، آینده
پوشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد کردن، روی سرانداختن، پای خود کردن، دکمه بستن، برتن کردن، بهتن کردن، بهبر کردن، ملبس شدن پوشیده بودن