سرزنشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات نکوهش، ملامت، شماتت، مناقشه پرخاش، عتاب، سخنسخت، فحاشی، گستاخی تودهنی
سرزنش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، شماتت کردن، گلهکردن، موعظه کردن، اخطار دادن، نکوهیدن، اندرز دادن
قابل سرزنش شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سرزنش شدن، تقصیر را قبول کردن، مسئولیت قبول کردن بهانتقاد گوش دادن سابقۀ خود را خراب کردن، آبروی خود را ریختن
قابل سرزنش شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سرزنش شدن، تقصیر را قبول کردن، مسئولیت قبول کردن بهانتقاد گوش دادن سابقۀ خود را خراب کردن، آبروی خود را ریختن
نکوهیدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ستۀ سرزنش، قابلانتقاد، نابههنجار، ناروا، ناپسند، نازیبا، معیوب، سرزنشآمیز، ننگآور، شرم آور ناباب، غیرقابل استفاده، خراب، برگشتی، مستردشده، بر
سرحالیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، سرزندگی، بشاشت، خوشی، نشاط، شادی▼، وجد، شعف، شور، شوق، طرب رفاه، راحتی
فعالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت عال، چابک، سرزنده، پرشور، شاداب▼، چالاک نیرومند، پرزور، قوی، پرزهره فرز، تند، سریع، پرتحرک، زبر و زرنگ، تردست، ورزیده مصمم دایر، جاری، مشغول کار چست
شادابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل، باحال، سرزنده، تروتازه، بانشاط، باطراوت، تر، تازه، نو سرسبز، آبادان، بهبودیافته