لولهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل شلنگ، آوند، کانال، تونل▲ رگ، سرخرگ، سیاهرگ، ورید، شاهرگ، مویرگ، شریان، عروق (کرونر) اسپیرال، مانسمان، مانیفولد (منیفولد) استوانه
جهت گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گرفتن، ، رو کردن، بهسوییمایل شدن، بهطرف چیزی رفتن، درمسیر خاصی افتادن، راندن، پوییدن، رهسپار شدن جهترا عوض کردن، راهرا برگرداندن، سرخرراکج کردن،
کانالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی کانال، بستر رود، حوزۀ رود، دره، مسیل رودخانه ◄نهر آبگیر، آبگاه، مجرا، قنات، کاریز، تونل، سوراخ ◄ حفره لولۀ نفت، خط لوله، لولهکشی، لولۀ آب، ش
دروغگوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط م] دروغگویی، دروغپردازی دروغ، سقم، کذب، چاخان، لاف، مجعولات، اکاذیب، سخن ناراست، خلاف حقیقت حرامزادگی، نادرستی عهدشکنی، پیمانشکنی، نقضعهد،
مسخره بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی سخره بودن، آدم را به خندهانداختن، مضحک بودن، سرگرم کردن، احمقانه بودن، احمقانه رفتار کردن خنداندن