جادوگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب جادو، سِحر، افسون، افسونگری، ساحری، چشمبندی، مارگیری، مهارت، کار خارقالعاده، معجزه، شعبده، تردستی نیرنگ، حیله، فریب دیوخویی وودو، احضار ارواح، غیب
صبحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ع، بامداد، پگاه، سحر، فلق، سحرگاه، بامدادان، آفتابنزده، قبلازظهر، علیالطلوع، اول وقت، بینالطلوعین سپیدهدم، صبحدم شفق طلوع آفتاب، دمادم صبح، وق
گرگ و میشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی میش، تاریک و روشن، بینالطلوعین، سحر، بامداد، فلق، ناروشن، خاکستری، غروب، آفتابزردی، هوای ابری
معجزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب زه، اعجاز عصای موسی، نفس مسیح، شق القمر، ید بیضا کار خارق العاده، چیز عجیب معجزۀدروغین ◄ سِحْر
افسون کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، طلسم کردن، فریفتن، مسحورکردن، بهسوی خود کشاندن، جذب کردن، سِحر کردن، چشم کردن، بدی کسی راخواستن