ستیزهجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جویی، نزاعطلبی، فتنهجویی، سَر دعوا داشتن
ستیزهجوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) یزهجو، بزنبهادر، پرخاشگر، پرخاشجو [ی]، مخالف، نابههنجار، ناسازگار مخاصم، متخاصم، متنازع، نزاعطلب، فتنهجو ناهماهنگ
ستیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ، ستیزه، مبارزه▼، جنگجویی، جدل، گیرودار، درگیری، برخورد، دشمنی پرخاش، مشاجره، مناقشه نزاع، منازعه، مرافعه، غائله، دعوا ورزش مای
سایبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تر، آفتابگیر، آفتابگردان، بارانگیر، پرده، پلک، مژه آلاچیق ≠ سایه ◄تاریکی
ستیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ، ستیزه، مبارزه▼، جنگجویی، جدل، گیرودار، درگیری، برخورد، دشمنی پرخاش، مشاجره، مناقشه نزاع، منازعه، مرافعه، غائله، دعوا ورزش مای
نادرستی اخلاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ستی اخلاقی، فقدان خلوص، کتمان بهانه ایهام، دررفتن، دورویی چاپلوسی تجسم غیرواقعی فسق، شرارت
نادرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ستی، تقلب، بدجنسی، پستی، ناراستی، بیوجدانی، فساد، تباهی، ناحق فساد اخلاقی، رذالت، رذیلت، پستفطرتی، فرومایگی، دنائت، خباثت، فرومایگی، دنائت، شر
فلسفهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ستیشناسی، اونتولوژی، اندیشه فلسفی، متافیزیک، ایدئولوژی، جهانبینی مکاتب فلسفی، هگلیسم، پوزیویتیسم، واقعگرایی، اگزیستانسیالیسم اصالت
جنگطلبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) لبی، جنگجویی، ستیزهخواهی، ستیزهجویی تب جنگ، توسعهطلبی، میهنپرستی، سلحشوری، جنگاوری مداخله آتشبیاری