استقرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ستقرار، کاشت، جادهی، گذاشتن، چیدمان، لیآوت اسکان، اُطراق(اتراق)، اقامت، اشغال تعیین محل زندگی، تبعید، اسکان مهاجرت، کوچ، سکونت، منزلگیری، سکنا
سرکوب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ردن، فرونشاندن، ستمراندن (کردن)، فشار آوردن، ظالمانه حکومت کردن، ظلم کردن خلع کردن، بیداد کردن، حق را گرفتن
چگالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ت (سفت)، توپُر، دَلمه، بسته، متراکم، یکپارچه، یکتکه، کثیف، غلیظ، ستبر، کُلُفت، ضخیم، زمخت، سنگین، فسیل، استوار، صلب گس، قابض استخواندار، سن
خدا: اللهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مزدا، مزدا، معبود، پروردگار، خداوند، الاه (اله)، باراله، حق، احد، هو، قادر مطلق، باریتعالی، خداوند عالم، آفریدگار، خالق، آفریننده، پدیدآورنده، علتا
تبرئهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات برئه، تبرّی، تبرّا، برائت، رفع اتهام، بیگناهی معافیت، آزادسازی، عفو، برائت ذمه، حمایت تسویه، تهاتر، مفاصا امان