ستایندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات واخواه، مداح، مدیحهخوان، مدیحهسرا، مدیحهگو، ثناخوان، ستایشگر، هوادار آشنا، شناس، معرف، همکار تأییدکننده، مؤید▼، مجیزگو، مسئول روابطعمومی
تشکرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی امتنان، ستایش، نگاهداشت شُکران نعمت، شُکر برکت، شُکر، بسمالله ◄ پرستش انعام، دِین، پاداش
پُربها دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال پُربها دادن، مبالغه کردن، دستبالا گرفتن، اضافی برآورد کردن ازکاهیکوهی درست کردن، بزرگ کردن ◄ منبسط کردن اهمیت دادن لطفداشتن، ستایش بیشازحد
اغراق کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ل] اغراق کردن، بزرگ کردن منبسط کردن تزیین کردن اهمیتدادن، بیشازحد ستایش کردن، شورَشرادرآوردن، مبالغه کردن، پُر بها دادن هجو کردن لاف زدن، ا
شگفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی فت، شگفتی، تعجب، اعجاب، حیرت، بهت، تحیر ستایش، تحسین، عشق، پرستش پریشانی، حیرانی، سرگشتگی، اضطراب حرمت، ترس آمیخته با احترام، شیفتگی، خشیت،
ستودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات رین خواندن، آفرینگفتن▼، تعریف کردن، ستایش کردن، چاپلوسی کردن، اغراق کردن، پربها دادن