ساحرانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب حرانه، جادوگرانه، افسونکننده، فریبنده، جاذب، شیطانی، رمزی معجزهگر، ساحر، جادوگر▲
اهالی بومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام بومی، ساکنان اولیه، عشایر، ایلات بومی، محلی، اهل، بلد، بیاباننشین، بدوی، چادرنشین، ایلیاتی، ایلی، کوچکننده قوم، اقلیت، قبیله، ایل، طایفه، سبط،
مقیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام قیم، اهل، بچه، ساکن، مستقر، اقامتگزیده مهاجر اهالی، سکنه، ساکنان، ساکنین، جمعیت، اقوام
جمعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، اهالی، ساکنین، [ مقیم 191]، اجتماع، فوج، اردو، ازدحام، تعدد توده، خیل ملت، جامعه، مردم، گروهاجتماعی روانشناسی تودهای هنگامه، آشوب، شلوغی، انبوهه،
بهشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ردیس، ملکوتآسمانها، خُلد، جنَت، روضه، رضوان، ارم، سماوات، خانه ابدی، مینو، چرخمینو، آسمان، افلاک، نیروانا، باغ عدن، المپ، آسمان هفتم باغ خلد، جنات
فریبندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ه، گولزن، جعلی، غیرواقعی، نهفته ساحرانه ظاهری فریبا پارادوکس [اسم]، متناقضنما