مذمومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وهیده▼، تقبیح شده، تصویب نشده، سانسورشده، مردود، مقصر، عذرآورنده مطرود، معزول
مستثنی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ن، بیرون کردن، محرومکردن، خارج کردن، کنارگذاشتن، اجازۀ ورود ندادن، راه ندادن، تحریم کردن، بازداشت کردن بیرون گذاشتن، تحتالشعاع قراردادن، انحصاری عمل
تغییردهنده: آنزیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر نده: آنزیم، مخمر، مایۀ خمیر، کاتالیزور، کاتالیست، بچهسرکه شیمیست، کیمیاگر، جادوگر مبدل، آداپتور، ترانسفورماتور، ترانس، ترانسفورمر، وسیلۀ برقی، الک
امحافرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ا، محو، رفع، زدایش، تخریب، نابودی، لغو، ابطال سانسور
انتقادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اد، عیبجویی، خردهگیری، استیضاح، توبیخ▼، اعتراض، اشکالتراشی، مذمت، انتقادغیرسازنده سانسور، حمله، اتهام