نوسان داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سان داشتن، مواج بودن، تشعشع کردن، مرتعش بودن، ضربان داشتن، تاب خوردن، آویزان بودن تلوتلو خوردن، لرزان بودن شعله، سوسو زدن، تپیدن، پتپت کردن تکان خو
جایگزینی نوسانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سانی، رفتوآمد، فراز ونشیب، جزرومد، رونق و رکود، سیستول و دیاستول، کموزیاد شدن، تاب، چرخه، تناوب تکان
اسهالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سانتری، بیرونروی، بیرونروش، مدفوع، اسهال و استفراغ، پیچش، کولیت وبا، اِلتور، اسهال خونی
دماسنجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، سانتیگراد، سلسیوس، فارنهایت، کلوین، درجه میزانالحراره، دماسنج کالری، ژول
متمرکز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ل] متمرکز کردن، سانتر کردن مجتمع کردن متمرکز شدن تمرکز کردن، تفکر کردن