تئاتر (سالن تئاتر)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه (سالن تئاتر)، آمفیتئاتر، سینما، فرهنگسرا لژ، بالکن، پاویون محل اجرای تعزیه، تکیه، حسینیه سالن نمایش، نمایشخانه، سالن
سالمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ست، سلامت، سرحال، قبراق، روفرم، شاداب، صحیح و سالم، روبراه، خوشبنیه، قوی، رشید، تنومند، خوشاحوال، صحیحالمزاج بهداشتی، گوارا
دستنخوردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت سالم، بکر، نو، باکره، بیعیب، درست، آکبند، دستاول، تکمیل، کامل (پُر)
تشعشعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، پرتوافکنی، تلألو، تابش، تابناکی، درخشش، درخشندگی، گسیل، نشر، انتشار، برق، رادیواکتیویته، پرتوزایی، انرژی نورافشانی، نورپاشی موج رادیویی، موجک
حفاظ کشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی فاظ کشیدن، روکش کردن، باروکشمحافظت کردن، پوشاندن، لباس پوشاندن، دیوار کشیدن پنهان کردن، پرده کشیدن سپر بلا شدن، محفوظ داشتن، پناه دادن، درپناه خ
قوی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت وی بودن، زور داشتن، قدرتداشتن، پرزور بودن، استقامت داشتن، موفق بودن قوای ازدسترفته را بهدست آوردن، بالوپر گرفتن، بازسازی شدن، تازه شدن سالم بودن
پارچهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد واع منسوج وپارچه:}، آستری، فاستونی، حریر، دیبا، اطلس، زربفت، ساتن متقال، چیت، کرباس، چلوار، مخمل، توری، گاز، پرنیان، پرند، وال، پشمی، کتان، کتانی، ل