زیستشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تشناسی، بیولوژی بافتشناسی، باکتریشناسی، جانورشناسی، گیاهشناسی محیط زیست، اکولوژی بومشناخت
دگرگونیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر نی، مبدل کردن بهچیزیدیگر، مسخ، تبدیل جایگزینی، تعویض موتاسیون، جهش [زیستشناسی]، دگردیسی تناسخ، حلول کردن، حلول، تقمص، تجسد استحاله، تبدیل صورت، ت
شیمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام ، علم شیمی، داروسازی علوم پزشکی تجزیه، ترکیب بیوشیمی ◄ زیستشناسی شیمیدرمانی ◄ تراپی عدد اتمی، عدد جرمی، ایزوتوپ، جدول تناوبی، عنصر ▲ شیمی آلی،
صفات موروثیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود وثی، وراثت، میراث، دیاناِ، کروموزوم، ژن، خاصیت ارثی استعدادذاتی، گناه جبلی اجداد، نسب نامه، ولی آتاویسم، شباهت نیاکان، وقوع مکرر، تکرار قانون مندل
تبدیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر تبدیل، استحاله، دگرگونی، زوال قلب، مسخ انفجار تحول، اِبدال خروج ازحالت اولیه، تغییر بهچیزی دیگر کیمیا، تبدیل مس بهزر تکوین، انقلاب، تکامل، تغییر،
زندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زندگی، زیست، وجود، حیات، جان شادابی، طراوت، سرزندگی زندگان تجدید حیات، رستاخیز، احیا زایش ◄ تولید، تولیدِمثل، زادوولد زیستشناسی، گیاهان، حیوانا