زیرزمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام هشتی، سرداب، سردابه، آبانبار، قنات، کاریز، تونل سنگر، پناهگاه، پناهگاه زیرزمینی پستو، انباری، انبار تأسیسات، فاضلاب، محل فاضلاب دخمه، سیاهچال،
لباس زیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رجامه، زیرپوش، زیرپیراهنی، عرقگیر، زیرشلواری، تنبان، شورت، اسلیپ، پایینپوش، شلوارک سینهبند، پستانبند، سوتین، کرست، گن زنار بادی، تکپوش
زیرزمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام هشتی، سرداب، سردابه، آبانبار، قنات، کاریز، تونل سنگر، پناهگاه، پناهگاه زیرزمینی پستو، انباری، انبار تأسیسات، فاضلاب، محل فاضلاب دخمه، سیاهچال،
لباس زیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رجامه، زیرپوش، زیرپیراهنی، عرقگیر، زیرشلواری، تنبان، شورت، اسلیپ، پایینپوش، شلوارک سینهبند، پستانبند، سوتین، کرست، گن زنار بادی، تکپوش
طفره رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زیر کار دررفتن، شانه خالی کردن، اهمال کردن، دم بهتله ندادن، فرار کردن، ترک کردن، سر باززدن، ازسر بازکردن، بهانه کردن، ناز کردن، دررفتن
پایین بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ایین بودن، زیر چیزی بودن، زیر بودن، خوابیدن، خزیدن، پایین آوردن فرو-، ◄ پایین آمدن
دررفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ن، زیر تعهدات خود زدن، دبه کردن، دبه درآوردن از کسی روگردانبودن، گریز زدن، پهلوخالی کردن، طفره رفتن