زیبافرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خوشگل، قشنگ، زیبارو، خوبرو(ی)، جمیل، خوشتیپ، خوشمنظره، رعنا، فریبا گلعذار، گلرخ، گلرو، مهرخ، خوش خطوخال نگار، دلبر، لعبت، عروس، پریزاده
زیبا بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زیبا بودن، مسحور کردن، افسونکردن، درتوصیف نگنجیدن، خوشتیپ بودن
زیبا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، آرایش کردن، آراستن، ساختن، پیراستن، ابرو [زیر ابرو] برداشتن، ناخن را حنا گرفتن، بزک کردن، بندانداختن، حنابستن، سرخاب سفیداب مالیدن، تیپ ک
لباس زیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رجامه، زیرپوش، زیرپیراهنی، عرقگیر، زیرشلواری، تنبان، شورت، اسلیپ، پایینپوش، شلوارک سینهبند، پستانبند، سوتین، کرست، گن زنار بادی، تکپوش
آشکار شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ن، روشنشدن، تجلی کردن، متجلی شدن، آفتابی شدن، برملا شدن، برآمدن، پدید آمدن، برخاستن، پیداشدن، ظهور کردن، امتحان پس دادن، روشن و آشکار شدن ما
زینتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، زیب، پیرایه، آذین، تجمل، آرایش، تزیین▲ زینتآلات، باباغوری، آب طلا، اشک (اشگ)، مدال زرق و برق، طمطراق جواهرات▲
تزیینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ین، دکوراسیون، آذین، آذینبندی، آینهبندان، آینهبندی، آرایش، زیباسازی زیب، زینت▼، تذهیب، لعاب، نثار (در خوراک)، مخلفات
زیبا بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زیبا بودن، مسحور کردن، افسونکردن، درتوصیف نگنجیدن، خوشتیپ بودن