زهرآگینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی هرآگین، سَمّی، مهلک، کشنده، مضر، پلید ناسالم، ناگوارا مسری، متعفن مسموم، زهرآلود، زهردار، زهری، سمآلود، سمدار، مسمومکننده، سَمّی
سَمّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مومکننده، زهرآگین، مُخدّر، مستیآور، گندیده، مهلک، کشنده زهرآلود، سمآلود، سمدار
کُشندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کُشنده، مهلک، مرگآور، مرگبار ناسالم، ناگوارا، مسری، متعفن، زهرآگین، سمی درنده، ددمنش، ظالم مرگآسا
نفرتانگیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی زننده، کریهالمنظر، دافع، تنفرآور، تهوع آور، اکبیری، زهرآگین، بد، مکروه
ایذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، آزاردهنده، اذیتکن، موذی، مضر سمی، زهرآگین فتنه گر، شیطانی زجرآور، مزاحم رنجاننده، ناگوار، پریشانیآور مردمآزار ◄ اذیتکن▼