زنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، دوشیزه، بانو، خانم، خاتون، مادر سیده، حاجخانم بیبی، باجی، کدبانو، خانهدار، ملکه، عروس، سوگلی زوجه، همسر، عیال، هوو، جاری خواهر، همشیره، آبج
زن بیبندوبارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات بار، زن هرزه، بدکاره، نانجیب، پتیاره، خراب، آتشکی، ولنگوواز، خانم رئیس سلیطه
آماده نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ل] آماده نبودن، دروضعیت ناآمادهقرار گرفتن کامل نبودن، تکمیل نشدهبودن، [◄ نقصان یافتن 55] بیبرنامهبودن، خودجوش بودن، بداهه گفتن غافلگیر شدن،
عفیف نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات عفیف نبودن، زنا کردن، شهوتداشتن، میل داشتن خالص نبودن، خلوص نداشتن
آفَتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زنگ گیاهی، آفَت گیاهی، کپک، بید، خوره، شته، قارچ، سیاهک سرمازدگی آفت گیاهی، علف هرز، سن، ملخ، سوسک مبارزه باآفت: سمپاشی، وجین
فسادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت استحاله، خوردگی، اضمحلال نقصان، زوال، کاهش تخمیر قانقاریا، چرک خوره، زنگ مردار، جسد