زهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رنگ، شوکران، هلاهل، مرگ موش، سالمونلا، توکسین، عفونت بمب شیمیایی، گاز خردل مواد علفکش، آفتکُش رز، حمه چیز سمی، غذای سمی، گیاه سمی▼ آرسنیک،
زهر دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی هر دادن، مسموم کردن، سمدادن، سم بهخورد کسی دادن، کسیرا سمخور کردن، کُشتن ناخوش کردن، بیمار کردن، بدحال کردن مسمومیت خونی داشتن، بیمار بودن
رنگ زردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی (مادۀ رنگکنندۀزرد)، ریوند، زرد کادمیوم، زرد کروم، زعفران، زرنیخ، اخرا
سلاح سردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) رد، گرز▼، نیزه▼، تبر▼، شمشیر▼ پنجهبوکس زره، جوشن، کلاهخود، خود، خفتان، لباس (یراق) جنگ جلیقۀ ضدگلوله، کاسک، کاسکت
وسیلۀ نقلیۀ جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) نگی، تانک، نفربر زرهی، کاتیوشا، ماشینهای راهسازی، وسائط نقلیۀ سنگین، بولدوزر، گریدر، غلتک، جرثقیل، کامیون، وسیلۀنقلیۀ عمومی
اسلحۀ پرتابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تابی، فلاخن، بومرنگ، نیزه، گلوله، تیر، خدنگ موشک آرپیجی، نارنجکانداز اژدر پرتابه کمان، تیروکمان، چله، زه، تیر، پیکان
درخطربودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی درخطربودن، بهتارمویی بندبودن، ثبات نداشتن، جای پای سستی داشتن، محکم نبودن خطرناک شدن اوضاع، باریک شدن کار، حساس شدن ناامنشدن، ناامن وآشوب ز