مادۀ رنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نگی، رنگ، پیگمان، سرخاب، لوازم آرایش رنگ گیاهی، زعفران، روناس، رنگ قرمز، نیل، بنفش، رنگ آبی، رنگ شیمیایی لکه مادۀ ثابتکننده تینر، کلر
زیرکبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه زیرکبودن، چاره کردن، زرنگیکردن، فینس کردن، مانور دادن کلک زدن، حیله کردن
زیرکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کی، چارهگری، دانایی، استادی، زرنگی، مهارت، دانش، تخیل حیلهگری، مکاری، کلاهبرداری، دودوزهبازی حیله، مکر، کید، فریب
فعال بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فعال بودن، چابکی، تحرک، آمادۀ عمل بودن سرزندگی، شور، حرارت، عزم زحمت، جنبوجوش، فعالیت، جنبش، بیداری زرنگی، زبروزرنگی انرژی، نیرو، زور، زورمندی حرفه
آتشبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی آفتابمهتاب، ترقه، نارنجک، فشفشه، کوزه، سیگارت، دینامیت زرنیخ، باروت، اکلیل سرنج، مواد منفجره
مارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل خزنده، اژدها، افعی ماربچه، مارماهی زنگی، جعفری، کبرا، کفچهمار هندی، عینکی، اژدرمار (ماربوآ ) مارمولک، سوسمار، خزندگان کِرْم [خزنده] مارِ نیرنگ، فر