زاهدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، پارسا، عارف، عابد، شیخ، درویش، قلندر، صوفی، انسان والا، شخص پرستشکننده، روحانیت، شخص معتقد سجادهنشین، صدیق مرتاض [حالت صفتی: زاهد▼] مرد ازدواجن
زاهدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب د، عابد معتکف، تارک دنیا، گوشهنشین، درویش، ریاضتکش مقدسنما ◄ بیتقوا [حالت اسمی: شخص زاهد▲]
ریاضتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ضت، زهد، مرتاضی، کشتناحساسات، کفاره، گوشهگیری، روزه گرفتن، اعتدال
ریاضتکشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات کش، زاهد، زاهدمنش، سختگیر، معتکف، تارک دنیا، گوشهنشین، گوشهگیر، باتقوا، معتدل [حالت اسمی: مرتاض▲]
قربانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی نذر، وقف، زهد، فداکاری، ذینفع نبودن (ایثار) اهدای خون، اهدای عضو نثار، فدا، قربان
تقوای دروغینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، ریاکاری، خشکهمقدسی، مقدسنمایی، زهد ریایی، دروغگویی، زهد، تظاهر، فریب، تعصب، کوتهفکری گربۀ زاهد