آشغالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ت، خاکروبه، زباله، تفاله، دورریز، پسماند، نخاله، دُرد، باقیمانده، کثافت آخال، آلوآشغال، آتوآشغال آشغالدان، آشغالدانی، زبالهدان آهنقراض
اتلاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ف، تضییع، اسراف، تفریط، استهلاک، فرسایش، سایش، خسران، اضمحلال ولخرجی آسیب، زوال افساد ضایعات، زباله، آشغال، فاضلاب، اگزوز
محل فاضلابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اب، سینک آشپزخانه، راهآب، مجرای فاضلاب، اگو، آبشی، منجلاب آشغالدان، آشغالدانی، زبالهدان، آشغال
بهبودیافتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ودیافته، پیشرفته، بهترشده، رونقگرفته، شکوفا، اصلاحشده، مصحح، تصحیحشده تعمیری، مرمت یافته، مرمت شده، تعمیرشده، بازسازیشده اصلاحی بهبودپذیر
لغو کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام کردن، کنسل کردن، بههمزدن، منسوخ کردن، باطل کردن، خط زدن، زدن، محو کردن ساقط کردن، برانداختن، از اعتبار انداختن، بیاعتبارکردن، پس گرفت