زبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه زبان، سخن، کلام، گویش، لهجه زبان مادری، زبان فرهنگستانی، زبان معیار فارسی، دری، پهلوی زبان محاوره (محلی، ...) زبان ایم
دستور زبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ور زبان، گرامر، آنالیز، صرف، نحو، نقطه گذاری، ترتیب کلمات، آهنگ جمله اِسناد
آزردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آزار رساندن، آسیبرساندن، صدمه زدن، بدی کردن، دردآوردن خستن، مجروح کردن آزار داشتن، اذیت کردن، آزار دادن، آهنگِکسی (چیزی) کردن (داشتن)، ناخوش
متأسف شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تأسف بودن، افسوسخوردن، تأسف داشتن، پشیمان بودن، ابراز پشیمانی (ندامت) کردن، خود را نبخشیدن، سخت پشیمانشدن، انگشت گزیدن، زبان را گاز گرفتن، گ
ساکت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ساکت بودن، خموش بودن، دمبرنیاوردن، کمحرف بودن ساکت شدن، دهان بستن، خاموش ماندن، دم فروبستن، لب بستن، زبان درکشیدن، خودداری کردن
زبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه زبان، سخن، کلام، گویش، لهجه زبان مادری، زبان فرهنگستانی، زبان معیار فارسی، دری، پهلوی زبان محاوره (محلی، ...) زبان ایم