زاویهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل گوشه، زاویۀ قائمه(راست)، زاویۀ نیمصفحه، زاویۀ حاده (تند)، زاویۀ منفرجه (باز) کنج، اکناف، حفره نوک، منقار
زاویۀ دیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دید، نقطۀ دید، مطمح، محلنگاه کردن، محل نظر نگرش، دیدگاه، جهانبینی پست دیدبانی، محل رصد، رصدخانه
زاویهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل زاویهدار، مثلثی، خمیده، تاشده، خَمشده نوکتیز، بُرنده، تیز صفات زاویه: متمم، حاده، تند، منفرجه، باز، قائمه، راست سهگوش، چهارگوش
زاویهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل گوشه، زاویۀ قائمه(راست)، زاویۀ نیمصفحه، زاویۀ حاده (تند)، زاویۀ منفرجه (باز) کنج، اکناف، حفره نوک، منقار
کُندیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کُندی، بیدندانی، نابُرایی، ناگزندگی پهنا، قسمت پهن انحنا چیز کُند، تهِ مداد، زاویۀ باز، زاویۀ منفرجه، منحنی واماندگی، درماندگی درنگ، تأخیر
یکدومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ] یکدوم، نصف، نیم شقه، نصفه، نیمه، نیمکره نصفانصف، پنجاهپنجاه خط استوا، مدار نصفالنهار نصف سال، ترم نصفکننده، نیمساز زاویه، عمود منصف نیمروز، ظه
حفرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل سوراخ، شکاف، روزنه، منفذ، چاه، میلۀ چاه، چاله، چال، چالهچوله، دستانداز کنج، گوشه، زاویه، عقبرفتگی ورطه، شکاف عظیم، وادی، چاه ویل، اعماق، چاه عمی