اهمیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی میت، اولویت، جدیت، جدیبودن، تمایز، رجحان، ارجحیت قدر، ارزش، ارج، شکوه، ابهت، بها، عظمت، مرتبه، منزلت، شأن، اعتبار، بزرگی، درجه بایستگی تاثیر،
اهمیت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ادن، بهحساب آوردن، باخطزرنوشتن، جدی گرفتن، تأکید کردن، اولویت دادن قدرنهادن، پربهادادن، ارجگذاشتن، تجلیل کردن، سالروز نگهداشتن بزرگ کردن ◄
اهمیت ندادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی دادن، ناچیز شمردن، بهاندادن، بهبازی گرفتن، آلت دست قرار دادن، خوار داشتن
عدم اهمیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی عدم اهمیت، بیاهمیتی، فقدانارجحیت یا اولویت، ~ ضرورت بیقدری، کهتری، بیمعنایی، بیجوهری، کوچکی، خواری، ارزانی، بیربطی
جبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام بری، الزامی، مقدر، گریزناپذیر، مجبوری، اجباری لازم، ملزوم، ضروری، مورد نیاز ناچار، حتمی، یقین، قطعی خودجوش آسمانی
علّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فت] علّی موجب، موجد، ایجادکننده، آفریننده، پدیدآورنده، زاینده، مولّد بانی، باعث منجر مؤثر ضروری، واجب، اجباری، الزامی، وادارکننده، اصلی، باارتباط، م
اهمیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی میت، اولویت، جدیت، جدیبودن، تمایز، رجحان، ارجحیت قدر، ارزش، ارج، شکوه، ابهت، بها، عظمت، مرتبه، منزلت، شأن، اعتبار، بزرگی، درجه بایستگی تاثیر،
عدم اهمیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی عدم اهمیت، بیاهمیتی، فقدانارجحیت یا اولویت، ~ ضرورت بیقدری، کهتری، بیمعنایی، بیجوهری، کوچکی، خواری، ارزانی، بیربطی