راویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نقال، قصهگو، افسانهگو، داستانگوی داستانسرای، رماننویس، نگارنده، مؤلف، نویسنده افسانهنویس، افسانهپرداز (افسانهس
کرویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل روی، گِرد، گویمانند، گویین، قلنبه، چاق تخممرغی، استوانهای، مخروطی، پیازیشکل، قطرهایشکل، بتهجقهای مدور، محدب
ازروی غفلتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود روی غفلت، شتابزده، زود، هولهولکى، بىتأمل، دستپاچه، عجولانه سهواً، اشتباهی بیمطالعه، بدون مقدمه، بیتأمل، بدون تدارک قبلی، اللهبخ
تجربه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر اجه شدن، رویارویشدن، روبرو شدن، برخورد کردن با (مسئله، شرایط، چیز)، لمس کردن، دست بهگریبانشدن، دستوپنجه نرم کردن، خودرا درخطر انداختن، رسیدن، کشف