رنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی گ، رنگ طبیعی، رنگخالص، منشور، طیف، رنگارنگی، نقاشی عکس رنگی علم کروماتیک
رنگ کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی گ کردن، رنگ زدن، نقاشی کردن، اندودن، لکه کردن، سفید کردن، لعاب زدن
رنگ باختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی باختن، بیرنگ شدن، سفید شدن، رنگ رفتن، رنگورو رفتن، پریدن، کمرنگ شدن، آفتاب خوردن
اجزای خودرو: لوازم یدکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت خودرو: لوازم یدکی، فرمان، دنده، پدال گاز موتور، شمع، پلاتین، دلکو، کویل، پیستون، سوپاپ، سیلندر، سرسیلندر، کاربُراتور، کاربرات، میللنگ، یاتاقان بدنه
مشتزنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) زنی، بوکس، بُکس بزنبزن، بههم آویختن، کتککاری، دعوا راوند رینگ بوکس دستکش بوکس هوک، ناک آوت
منحنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کمان، دور، گردی، هلال، قوس مقاطع مخروطی، دایره، بیضی، سهمی، هذلولی رینگ، حلقه، مارپیچ، پیچوتاب
رنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی گ، رنگ طبیعی، رنگخالص، منشور، طیف، رنگارنگی، نقاشی عکس رنگی علم کروماتیک