افسر دریاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ریایی، دریادار، دریابان، ناخدا، ناوی آدمیرال، کاپیتان
نقش تزیینی برجستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل یینی برجسته، گل برجسته، ریلیف، نقشۀ برجستهنما، کاشی برجسته تراش حک، نقش حکاکی، برجستهکاری، برجستهنمایی حکاکی ◄کندهکاری منبتکاری، معرق
تقوای دروغینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، ریاکاری، خشکهمقدسی، مقدسنمایی، زهد ریایی، دروغگویی، زهد، تظاهر، فریب، تعصب، کوتهفکری گربۀ زاهد