رویشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت جوانه، نمو، نتیجۀطبیعی حاصل، بَر، بار، نتیجه، ثمر، ثمره، میوه خرمن، کشت، محصول، درو، برداشت، [◄ کشاورزی 370]
ریزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد روسکوپی، ظریف، اتمی، مولکولی، میکرو┅، مینیاتوری کمترین، حداقل، کوچکترین، مینیمم نامرئی انچوچکی، ریزنقش
اصول حسابداری: روش تعهدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی سابداری: روش تعهدی، نقدی، تداوم فعالیت، اهمیت، احتیاط دفترداریدوبل
زبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل م] زبری، زبریت ریش، مو، گیسو▼ پشم، کُرک، پَر، بال ناهمواری چیز زبر: سمباته، سوهان، تهریش، لباس پشمینه، اسکاچ
زخمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، جراحت، خراشیدگی، پارهشدگی، لهشدگی، سوراخشدگی، کوفتگی، ریش، التهاب کوفتگی، کوب ضرب، آسیب، صدمه، جرح سوختگی، درصد سوختگی، درجۀ سوختگی: خفی
بالغ شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان لغ شدن، بهحد بلوغ رسیدن، آمدن، رشد کردن، بزرگ شدن، استخوان ترکاندن، ریش درآوردن عاقل شدن
الیافدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد لیافدار، پشمی، نخی، ابریشمی، کُرکی، نخمانند ریش، نخنما ابریشمین، زهی، سیمی، رشتهای، پیوندی، وصلکننده