شیر و لبنیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ر و لبنیات شیر، شیرخشک، شیرپرچربی، شیرکمچربی شیر گاو، شیر بز میلکشیک، شیرکاکائو، شیرموز پاستوریزه، هموژنیزه، استرلیزه فرآوردۀ لبنی: شیر، ماست، کره
دنبالهروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رو، فرد دنبالهرو، پیرو، آدم تاییدکننده، سنتگرا، اهل مقلد آدم وفادار، فدایی آدم آهنی
پیروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت رو، بعدی، بعد، دیگر، آینده، پسین، متأخر دنبالهرو، مرید، تابع، مقلد، مقتدی، طرفدار، هواخواه، هوادار قمر، طفیلی، انگل، پارازیت، سربار، سربار جامعه ◄ش
جهت گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گرفتن، ، رو کردن، بهسوییمایل شدن، بهطرف چیزی رفتن، درمسیر خاصی افتادن، راندن، پوییدن، رهسپار شدن جهترا عوض کردن، راهرا برگرداندن، سرخرراکج کردن،