رأیدادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ادن، دست بالا بردن، رأی درصندوق انداختن، تصویبکردن تصمیم گرفتن، مصمم بودن ردّ کردن
زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] زمان، وقت، مدت عرض، اثنا، حین▼ زمان انجام کاری: هنگام، موقع، فرصت زمان معین: عصر، موسم، زمانه، فصل، ترم، ثلث، دوره وقت دقیق، ساعت دقیق گذشت زمان،
سند حسابداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی حسابداری، سند، سندروزنامه اجزای سند: آرتیکل، شرح سند، حساب، کدحساب، شمارۀ (کُد) حساب، مبلغ، ریزمبلغ، جزئیات، تفکیک رقم، مبلغ بدهکار، مبلغ بس
استردادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رداد، اعاده، برقراری، ابقا، برگشت، بازگشت، ارجاع، احیا بازخرید، آزادسازی استیفای حقوق، اثبات حقانیت، اعادۀ حیثیت، رفع اتهام، حمایت بازیافت ج
واقعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر اد، رخداد، پیشآمد، اتفاق، قضیه، حادثه، سانحه، فاجعه، عارضه، نمود، تجلی، پدیده، حقیقت، واقعیت، عارض حالت فرصت شرایط ماجرا، اوضاع▼ احتمال وقوع، شانس