روسریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ی، مقنعه، چارق شال، شال گردن روبند، لچک، نقاب، برقع، پیچک، پیچه، چارقد چادر، چادرسیاه، چادرنمازی، چادرنماز عرقچین، کلاه ◄ سایر پوشیدنیها▼ باشلق، اگ
راست گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ] راست گفتن، واقعیترا گفتن، شوخی نکردن اظهار کردن بامتانت سخن گفتن، باوقار بودن روراست بودن افشا کردن، ابرازکردن پیشبینی کردن
مرغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی روس، مرغ هلندی، آمریکایی، ماکیان مرغ تخمی، مرغ خانگی، مرغ لاری، جوجه تخممرغ، خاگینه، سفیده، زرده ◄ غذای حاضری
ریزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد روسکوپی، ظریف، اتمی، مولکولی، میکرو┅، مینیاتوری کمترین، حداقل، کوچکترین، مینیمم نامرئی انچوچکی، ریزنقش
ماماییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت مایی ماما، مامای روستا، قابله نافبری، ناف بریدن، نافبری کردن، نافبند
زنهرزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی احشه، روسپی، هرجایی، جنده، قحبه، زن بدکاره، زناکار، سلیطه پتیاره خودفروش، همهجایی، خانم، خانم رئیس، ماتیشکا نانجیب، خراب، لش، آتشکی، ول
زراعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زراعی، دهاتی، روستایی، صحرایی، دهقانی مزروع، کاشتهشده، مزروعی بذرپاش، بذرافشان دیم حاصلخیز