روز مخصوصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی یومالله، تعطیلرسمی، یادواره، روز جهانی-، ، سالگرد، مراسم مذهبی، عید روز جمهوری، سالگرد انقلاب، دهۀ فجر جشن، جشنواره، فستیوال، نمایش باشکوه
ریزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد روسکوپی، ظریف، اتمی، مولکولی، میکرو┅، مینیاتوری کمترین، حداقل، کوچکترین، مینیمم نامرئی انچوچکی، ریزنقش
دنبالهروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رو، فرد دنبالهرو، پیرو، آدم تاییدکننده، سنتگرا، اهل مقلد آدم وفادار، فدایی آدم آهنی
فاعل بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت دن، عمل کردن روی چیزی، حرارت دادن، پرتو افکندن، حرکت دادن، کردن فروکردن ساختن ◄تولید کردن
مست کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، سرمست کردن، سرحالکردن، کیف دادن، روح دادن خماری رابرطرف کردن
لاف زدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دن، بالیدن، رجز خواندن، نازیدن، منم کردن، آماس کردن، الدرم[و]بلدرم کردن، ال کردن و بل کردن (اله کردن وبله کردن)، کرکری خواندن، یللی خواندن ف
عذاب دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دن، زجردادن، شکنجهکردن، شهید کردن، مجازات کردن، سخت گرفتن نمک روی زخم پاشیدن، استخوان لای زخم گذاشتن