روح دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ن، روحیه دادن، سرزندهکردن، قوت قلب دادن، احیا کردن، زنده کردن
روز مخصوصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی یومالله، تعطیلرسمی، یادواره، روز جهانی-، ، سالگرد، مراسم مذهبی، عید روز جمهوری، سالگرد انقلاب، دهۀ فجر جشن، جشنواره، فستیوال، نمایش باشکوه
دررأس قرار داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دررأس قرار داشتن، دراوج بودن، بالا بودن، رو بودن، برتر بودن بهقلّه رسیدن، بهاوج رسیدن، انجام دادن، کامل کردن ظهر شدن، آفتاب پهن بودن، روز بهنیمه
شاد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ارت دادن، بالشنرم زیر سر کسی گذاشتن، خرسند کردن، راضی کردن، بهبود دادن، خوشنود کردن، روح دادن، خوشنود کردن، جرأت دادن، نیرودادن
مست کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، سرمست کردن، سرحالکردن، کیف دادن، روح دادن خماری رابرطرف کردن
اتفاق افتادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر افتادن، وقوع یافتن، واقعشدن، آمدن، پیش آمدن، روی دادن، برخاستن، شدن، تحویل یافتن، متولد شدن، بهدنیاآمدن تصادفاً وقوع یافتن رسیدن آسمان به زمین آمد
خوشنود کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خوشنود کردن، پسند آمدن، سازگاربودن، تسکین دادن شاد کردن، بهبود دادن، شیرین کردن سرمستکردن، نشاط دادن، شادمان کردن، روح دادن، دل ربودن، اشتها