راست گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ] راست گفتن، واقعیت‌را گفتن، شوخی نکردن اظهار کردن بامتانت سخن گفتن، باوقار بودن روراست بودن افشا کردن، ابرازکردن پیش‌بینی کردن
طرفِ راستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد طرفِ راست، یمین، دستِ راست، نیمکرۀ راست راست‌دستی، راست‌دست بودن راست‌گرایی مهارت
راست گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ] راست گفتن، واقعیت‌را گفتن، شوخی نکردن اظهار کردن بامتانت سخن گفتن، باوقار بودن روراست بودن افشا کردن، ابرازکردن پیش‌بینی کردن
خامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ساده‌لوح، بی‌غل‌وغش، بی‌تزویر، بی‌تکلف، ناشی، صادق، بی‌ریا، روراست، بی‌گناه ناآزموده، ناپخته، بی‌تجربه ساده‌دل، خوش‌باور، زودباور رُک، بی
طرفِ راستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد طرفِ راست، یمین، دستِ راست، نیمکرۀ راست راست‌دستی، راست‌دست بودن راست‌گرایی مهارت