روحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام جدان، نَفْس، ذات، دل، باطن، ذهن، اندرون، درون روان، اید، اگو (ایگو)، خود، دیگر، سوپراگو، ابرمن، ضمیر، ضمیر آگاه، ضمیرناخودآگاه شخصیت،
روح دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ن، روحیه دادن، سرزندهکردن، قوت قلب دادن، احیا کردن، زنده کردن
روح احضار کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ل] روح احضار کردن، رموز را کشف کردن احوال غیب دانستن، ورق نانوشته خواندن
تثلیثفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب لیث تثلیث هندو، براهما، شیوا، ویشنو تثلیث مسیحیت، پدر، پسر، روح القدس، اقنوم، اب، ابن شبان
بدن انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، تن، پیکر، آغوش، ارگانیسم، هیکل، قواره، اندام، قدوقواره، بالا، قدوبالا، قدوقامت جان، روح کالبدشناسی، علوم پزشکی، اندام، ماهیچه، مفصل، عضله قامت
ذات خداوندیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب خداوندی، الوهیت، روح خدا، ربوبیت، الهیت، الاهیت، معبودیت، خدایی، یزدانی وجوب
دردناکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ] دردناکی، آزار، درد رنجش، سوزش، التهاب، تشدید درد رفتار دردناک، برخورد خشن، زجر، اذیت، آزار، دشمنتراشی، بدجنسی، سختگیری نفرتانگیز بودن، ت
معنویتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام سم] معنویت روحانیت، ایدهآلیسم (ایدآلیسم)، عرفان ابدیت، ملکوت، جهان غیرمادی، عالم معنی، عالم غیب، لاهوت، حسششم ایدهآلیست روح، شبح مدینۀ فاضله،