رویه انداختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد یه انداختن، رویه کشیدن، آستر کردن (چسباندن، کشیدن،دادن)، عایق کردن، پوشاندن
روزه گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات روزه گرفتن، پرهیز غذایی، رژیمغذایی، اشتها، کمیابی پرهیز معنوی، امساک
روبروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد روبرو، مقابل، برابر، محاذات، جلو نقطۀ مقابل، وضعمقابل، آنتیتز تقابل، ضدیت، مخالفت، مغایرت، ناسازگاری جهتمقابل▼، جهت صفحۀمقابل، پشتِ کاغذ، ظَهر کاغذ
رویه انداختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد یه انداختن، رویه کشیدن، آستر کردن (چسباندن، کشیدن،دادن)، عایق کردن، پوشاندن
روزه گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات روزه گرفتن، پرهیز غذایی، رژیمغذایی، اشتها، کمیابی پرهیز معنوی، امساک
روزهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات زهدار، روزهگیر، روزه، درحال روزه، ممسک، کمتغذیهشده، قحطی زده ناشتا، گرسنه