جادوگرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، افسونگر، چشمبند، آتشبند، مارگیر، رمال، طالع بین، فالگیر، تردست، شاگرد جادوگر کاهن حس ششم سحرکننده
تردستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ی، شعبدهبازی، حقه، جادوگری آرتیستبازی، صحنهسازی جعبۀ (کیسۀ) مارگیری جلوههای ویژه، سینما رمالی، تعویذ