خیاطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رفوگر، رفوکار، درزی، راستهدوز، برشکار، چرخکار، تکهدوز، شاگرد، پادو، بازاریدوز بزاز، پارچهفروش، فروشگاه لباس، بوتیک، تریکو کفاشی
نظافتچیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رفتگر، سپور، جاروکش، گازر، لباسشور، ظرف شور، واکسی خشکشویی حمامی، گرمابهدار، گرمابهبان، دلاک، کیسهکش، سلمانی (جامه) رختشوی، سپیدکار، خش
تعمیرکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، پینهدوز، مکانیک، صافکار، رفوگر، پارهدوز، نجار بازسازیکننده، ترمیمکننده، اصلاحکننده، مصلح ◄ رفرمیست درمانکننده، شفادهنده پزشک، جراح پلا
لاابالی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود لی بودن، بهخواب رفتن، کشیکرا رها کردن، اهمال کردن سست بودن، سرکار (هنگام کار) بهخواب رفتن، خوابیدن عار داشتن، اکراه داشتن گیر افتا
خادمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام دم، زیردست، امربر، گماشته، مادون، مرئوس، نوکر▼ کارمند دولت، خدمتگزار، مسئول، بوروکرات، مستوفی سرایدار، دربان بابا، فراش، خدمتکار، آبدا