رفرمگراییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رایی، اصلاح گرایی، اصلاحات اجتماعی، اصلاحات تدریجی، اصلاحات ریشهای ایدآلیسم، ایدهآلیسم، آرمانگرایی، رادیکالیسم
رفرمیستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ت، مصلح، اصلاح طلب، مصلح اجتماعی، مصلحِ جهانی رهنما، دلیل، مقتدا، پیشوا، رهبر بهبوددهنده، ترمیم کننده، ویراستار تعمیرکننده: پینهدوز، تعمیرکا
رفعخستگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه عخستگی، نیروبخشی، بازپروری، احیا، نقاهت، تازهسازی، استراحت آنتراکت، ایست، مکث، توقف تفریح، سرگرمی، عیاشی داروی محرّک نفس تازه
رفتارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کردار، سلوک، منش، اخلاق، روش، مسلک، مشی، هنجار، شیوۀ عمل، راهوروش، عمل پُز، ظاهر منظر، منظره لحن، ندا حرکت، حرکات بدن، زبان ایما و اشاره،
رفتاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ] رفتاری، عملی، سیاسی تاکتیکی، استراتژیک خوشرفتار بدرفتار تصنعی، ساختگی
رفتارکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه رفتارکردن، سلوک کردن، عملکردن، کردن، مؤدب بودن درست رفتار کردن، پرهیزگار بودن بد رفتار کردن، شرور بودن ایماواشاره کردن، ادا داشتن نقشخودرا
سفر كردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] سفر كردن، مسافرت كردن، رفتن آمادۀ سفر شدن، رخت سفر كشیدن، بار بستن، بار سفر بستن، بهراه افتادن، سوار شدن، پا درركاب نهادن، عازم شدن اتواستاپ زدن
سریع رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سریع رفتن، تند رفتن، راندن، بهسرعترفتن تاختن، تازیدن، سرعت داشتن دویدن، تند قدم زدن مثل گلوله رفتن، باد بهپای (بهگردِ پایِ) کسی(چیزی) نرسیدن جهید